سفارش تبلیغ
صبا ویژن
داستان و...
 
قالب وبلاگ

 

سیمرغ شاهنامه در دوره کرتاسه می‌زیسته است!
خبرگزاری ایمنا: گروهی از دیرینه‌شناسان دریافتند که پرنده غول پیکری که اواخر دوره کرتاسه می‌زیسته پرنده الهام بخش "سیمرغ افسانه‌ای" بوده است.

 

به گزارش ایمنا، دیرینه شناسان ایرلندی و انگلیسی از دانشگاه "دوبلین" و دانشگاه "پیستبورگ" با بررسی بقایای فسیلی پرنده‌ای عظیم که بیش از 3 متر طول و بیش از 50 کیلوگرم وزن داشته است دریافتند که این فسیل‌ها مربوط به بزرگ‌ترین پرنده‌ای بوده که تاکنون بر روی زمین خرامیده است.
این فسیل‌ها در طول اکتشافات یک تیم آلمانی در سال 1970 در شمال قزاقستان کشف و سپس با استفاده از گچ، چسب و نقاشی بازسازی و در موزه‌ای در بلژیک نگهداری شدند. اکنون محققان دانشگاه دوبلین با استفاده از مواد حلال، چسب‌ها و گچ‌ها را از روی این استخوان‌ها پاک کردند و به نتایج جالبی در مورد این پرنده رسیدند.
این بررسی‌ها نشان می‌دهد که این پرنده در اواخر دوره کرتاسه در 85 میلیون سال قبل در کنار دایناسورهای آسیای مرکزی زندگی می‌کرده است.
به نظر می‌رسد این پرنده الهام‌بخش سیمرغ افسانه‌ای بوده است که در داستان‌های شاهنامه فردوسی از آن یاد شده است و به همین دلیل اسم علمی "‌Samrukia nessovi" را برای آن برگزیده‌اند.
این فسیل‌ها مربوط به دو طرف آرواره زیرین این پرنده است. اندازه این استخوان‌ها بیش از 27 سانتیمتر و طول جمجمه آن 30 سانتیمتر است. ارتفاع این سیمرغ دوره کرتاسه، به دو تا سه متر و طول بال‌های آن در حالت پرواز به چهار متر می‌رسیده است.
این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند: «این یکی از بزرگ‌ترین پرندگانی است که تاکنون زیسته‌اند. ما چیز زیادی درباره آن نمی‌دانیم اما می‌دانیم که آرواره پایینی این پرنده چندان بزرگتر از آرواره پایینی یک شترمرغ امروزی نبوده است.»
براساس گزارش "گاردین"، در سال 1990 فسیلهای پرنده بزرگ دیگری به نام "‌Gargantuavis" کشف شد که در حدود 70 میلیون سال قبل در شمال فرانسه امروزی می‌زیسته است


[ جمعه 90/10/23 ] [ 11:41 عصر ] [ حسین ] [ نظر ]

 صفحه های تصادفی

آثار نپذیرفتن ولایت علی علیه السلام

کار و انرژی

انسان کامل در مکتب محبت

حرکت یکنواخت

شدادیان

مزوزوئیک در ایران

رنگدانه و انواع آن

بیعت

مسلمات

روش تعیین نقش شهرهای ایران

 کاربر Online

1016 کاربر online


نام کرتاسه که اولین بار توسط امالیوس دالوا (Omalius Dhalloy) در سال 1822 بکار رفته و از رسوبات کربناته گل سفید (Craie=Chalk) اروپای شمالی گرفته شده است. کرتاسه با 70 میلیون سال طول عمرطولانیترین سیستم دوران نروزوئیک به شمار می‌رود.

تقسیمات کرتاسه

دوره کرتاسه دارای دو زیر سیستم کرتاسه زیرین و کرتاسه بالایی است که هر کدام از این زیر سیستمها نیز به بخشهای کوچکتری تقسیم می‌شوند. که در زیر به شرح مشخصات آنها می‌پردازیم.

کرتاسه زیرین

اشکوبهای کرتاسه زیرین به ترتیب از قدیم به جدید شامل والانژینین ، هوتریون ، بارمین ، آپسین و آلبین می‌باشد که مجموع اشکوبهای والانژینین و هوتریون را نئوکومین می‌نامند.

  • اشکوب والانژینین (Valanginian): اولین بار در سال 1852 توسط دزور (Desor) به سری طبقات ناحیه نوشاتل در سوئیس اطلاق گردیده است. رسوبات این اشکوب بیشتر آهک و آهک مارنی می‌باشد.

  • اشکوب هوتریون (Hauterivian): که توسط رنوبه در سال 1873 در سوئیس به آهکهای زرد رنگ در ناحیه نوشاتل و مارنهای هوتریو نسبت داده شده است.

  • اشکوب بارمین (Barremian): کوکاند (Coquand) در سال 1882 این اشکوب را در کوههای آلپ نامگذاری نمود. رسوبات این اشکوب اغلب آهکی است.

  • اشکوب آپسین (Aptian): این اشکوب در سال 1840 توسط دربینی (Dorbigny) در ناحیه آپت (Apt) در فرانسه نامگذاری شده و بیشتر آهک و مارن است.

  • اشکوب آلبین (Albian): در سال 1842 توسط دربینی در ناحیه اوب یا آلبا (Alba) در فرانسه نامگذاری شده است. بیشتر رسوبات این اشکوب در مقطع اصلی آن مارنهای گوناگون ، ماسه‌های گلوکونی دارد و ماسه سنگهای سبز رنگ می‌باشد.

کرتاسه بالایی

اشکوبهای کرتاسه بالایی به ترتیب از قدیم به جدید عبارتند از سنومانین ، تورونین ، ستونین می‌باشد. یکی از مهمترین اشکوبهای کرتاسه بالایی سنومین می‌باشد. این اشکوب اولین بار توسط دربینی در سال 1840 مطالعه شده است. اشکوب سنونین بعدا توسط زمین شناسان تقسیم بندیهای کوچکتری پیدا کرده و زونهای مشخصی در آن ایجاد گردیده است.

  • اشکوب سنومانین (cenomanaian): این اشکوب در ناحیه مان یا سنومانوم و سارت فرانسه توسط دربینی نامگذاری شده است که شامل ماسه‌های سبز رنگ حاوی اربیتولینا کنکاوا (Orbitolina concave) می‌باشد.

  • اشکوب تورونین (Turonian): نامش از ناحیه تورن در حوضه پاریس شرقی گرفته شده و توسط دربینی در سال 1842 مطالعه شده است. مقطع اصلی آن شامل گل سفیدهای تونی ، گلوکونی و کلریت‌دار و گل سفیدهای بریوزوآدار می‌باشد.

  • اشکوب سنونیم: نام آن که از ناحیه سنونه واقع در جنوب پاریس شامل رسوبات کربناته گل سفید می‌باشد. رسوبات گل سفید مربوط به رسوبات دریای شمال بوده ، در دریای مزوژه اشکوبهای کیناسین ، سانتونین و کامپانین با دارا بودن رخساره‌های مخصوص به خود می‌باشد. اشکوب ماستریشتین در ماستریشت هلند توسط دومون نامگذاری شده است که متشکل از رسوبات گل سفید گلوکونی و ماسه‌دار می‌باشد.

فسیل شناسی کرتاسه

گیاهان آنژیوسپرم در کرتاسه زیرین ظاهر می‌گردد (این گیاهان در گروئنلنر و پرتغال بخوبی شناخته شده است) بنابراین تمام گروههای گیاهی از این دوره به بعد وجود دارد. از مهره داران ، خزندگان بزرگ در اشکوب ماستریشتین از بین می‌رود. از بی‌مهرگان آنونیتها در اشکوب دانین (اشکوبی که بعضی از زمین شناسان متعلق به کرتاسه بالایی می‌دانند و پس از ماستریشتین قرار دارد) و رویستها در اواخر اشکوب ماستروشتین ناپدید می‌گردد.


بالاخره مهمترین میکرو فسیلهایی که در اواخر ماستریشتین از بین می‌روند، گلوبوترونکاناها و اربیدتوئیدس است. اربی تولیناها بیشتر متعلق به کرتاسه زیرین بوده ، از اشکوب آپسین تا اشکوب سنومانین از کرتاسه بالایی دیده می‌شود. گروههای مهم جانوری که در کرتاسه وجود داشته است شامل موارد زیر می‌باشند.

  • آمونیتها: آمونیتها که معرف رونهای مختلف در چینه شناسی کرتاسه بوده تکامل آنها در این دوره قابل اهمیت می‌باشد.

تصویر

  • بلمنیتها: بلمنیتها خصوصا از کرتاسه بالایی رل مهمی در بیوتراتیگرافی اشکوب سنونین دارد.

  • رودلیتها: رودلیتها که در محیطهای ساب ریفی مشاهده می‌گردد. بطور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند. رودلیت‌های کرتاسه بالایی که از یک کپه مسطح و یک کپه مستقیم است، مثل هیپوریتید و رودلیتهای کرتاسه زیرین که از یک کپه مسطح و یک کپه پیچیده تشکیل شده است، مثل توکازیا.

  • خارداران: مخصوصا انواع غیر منظم در کرتاسه وجود داشته و شامل توگزاستر در کرتاسه زیرین و میکراستر در کرتاسه بالایی می‌باشد.

  • میکروفسیلها: از میکروفسیلهای شاخص کرتاسه می‌توان به کالیپونلاها ، اربی تولینها ، پرآلوئولین ، گلوبوترونکائیدها و اربی توئیدس نام برد.

پالئوژنوگرافی کرتاسه

بطور کلی در تمامی طول مدت کرتاسه در خشکیهای کره زمین دو قسمت قابل تمییز است؛ بخش خشکیهای شمالی و مجموعه خشکیهای جنوبی. خشکی یکپارچه شمالی در نیمکره شمالی قرار داشته و از خشکیهای نیمکره جنوبی بواسطه اقیانوس اطلس اولیه و دریای تتیس جدا می‌شده است. در کرتاسه زیرین اقیانوس اطلس جنوبی کاملا باز شده ولی اقیانوس اطلس شمالی نهایتا از کرتاسه بالایی کامل می‌گردد.


خشکی هند به حرکت خود به سمت شمال ادامه می‌دهد و در این دوره با خروج گدازه‌های وسیع بازالتی در ناحیه دکن مشخص است. حرکت خشکی عند تامیوسن ادامه یافته و به آسیای جنوبی می‌چسبد. کانال موزامبیک که در لیاس کمی باز شده بوده است، تا اواخر ژوراسیک باریک باقی ماند، ولی در کرتاسه عریضتر می‌شود. در اواخر کرتاسه ، استرالیا که هنوز با تاسمانی و زلاندنو یکی بوده از 80 میلیون سال قبل به این طرف از خشکی جنوبی آنتراکتیک جدا می‌شود.


دو کمربند کوه زایی در کرتاسه وجود داشته که یکی کمربند کنار اقیانوس آرام و دیگری کمربند مزوژه است. کمربند کناره اقیانوس آرام مربوط به حرکات کوهزایی اواخر ژوارلیک است در صورتی که کمربند مزوژه در اثر حرکات کوهزایی اواخر کرتاسه زیرین (فاز اولترین) و اوخر کرتاسه بالایی (فاز لارامید) بوجود آمده است.


[ جمعه 90/10/23 ] [ 11:39 عصر ] [ حسین ] [ نظر ]

10گونه جالب از حیوانات منقرض شده+عکس تیرانوزاروس رکس یکی از بزرگترین جانوران گوشت خوار

نویسنده : mohamadhoseion | گروه : گوناگون و جالب

 


10گونه جالب از حیوانات منقرض شده+عکس تیرانوزاروس رکس یکی از بزرگترین جانوران گوشت خوار است که تا به حال روی زمین زندگی کرده است.

بلندی این حیوان ( از سر تا دم ) به بیش از 13 متر و قد آن به 5 متر می رسید و احتمالاً حدود 7 تن هم وزن داشته است. تیرانوزاروس هم مانند سایر دایناسورهای هم خانواده ی خود حیوان گوشت خواری بود که بر روی دو پا راه می رفت با جمجمه ای بسیار بزرگ که تعادل آن را به کمک دمی بسیار بلند و سنگین حفظ می کرد. در مقایسه با پاهای بلند و بسیار قوی عقبی، پا های جلویی این حیوان بسیار کوچک بودند و تنها دو انگشت داشتند. فسیل تی رکس در شمال آمریکا و در صخره هایی که در اواخر دوره ی کرتاسه تشکیل شده اند، پیدا شده یعنی بین 65?5 تا 68?5 ملیون سال پیش. این حیوان یکی از آخرین دایناسورهایی است که قبل از انقراض دوران سوم کرتاسه وجود داشته است. بیش از 30 گونه ی مختلف تی رکس شناسایی شده که بعضی از آنها اسکلت های نسبتاً کاملی داشته اند. برخی محققان علاوه بر اسکلت، بافت نرم هم یافته اند. فراوانی مواد فسیلی به محققان امکان داده است تحقیقات قابل توجهی در بسیاری از جنبه های زیست شناسی این حیوان، از جمله تاریخچه ی زندگی وبیو مکانیک آن انجام دهند. 2. کواگا : نیمی گورخر نیمی اسب ( انقراض : از سال 1883 میلادی ) کواگا، یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی آفریقا یی، از زیر گونه های گورخر دشت های آفریقا بود که زمانی به تعداد زیاد در ایالت کیپ و بخش های جنوبی ایالت آزاد ارنج در آفریقا یافت می شد. این حیوان به خاطر داشتن خط های مشخص، تنها در نیمه ی جلویی بدن ، از سایر گورخر ها قابل تمایز بود. در قسمت میانی، راه های روی بدن حیوان محو می شدند و راه های تیره تر پهن تر می شدند و نهایتاً قسمت عقبی بدن حیوان قهوه ای ساده بود. اسم این حیوان یک کلمه ی قبیله ای آفریقایی به معنی گورخر است. این اسم نوعی نام آوا است چون گفته می شود که شبیه صدای کواگا است. این حیوان در اصل به عنوان یک گونه ی مستقل به نام اکواس کاگا در سال 1788 طبقه بندی شده بود. در طول 50 سال بعد از آن گورخر های بسیاری توسط طبیعت شناسان وسیاحان معرفی شدند. به خاطر تنوع زیادی که در طرح پوست این حیوان وجود دارد ( هیچ گورخری شبیه دیگری نیست ) دانشمندان طبقه بندی با تعداد زیادی از گونه های مختلف مواجه شدند و هیچ راهی هم وجود نداشت که مشخص کند کدام یک گونه ی اصلی ، کدام زیر گونه و کدام گونه های مختلف طبیعی هستند. بسیار پیش از اینکه این سردرگمی حل شود، کواگا تا بخاطر گوشت، پوست و خوراک ذخیره در انبارهای خانگی ، تا حد انقراض شکار شده بود. احتمالاً آخرین کواگای آزاد تا اواخر دهه ی 1870 شکار شده بود و آخرین نمونه در اسارت در تاریخ 12 اگست 1883 در موزه ی آرتیس مجیسترا در شهر آمستردام درگذشت. کواگا اولین موجود منقرض شده ای بود که بر روی DNA او آزمایش انجام شد. آخرین تحقیقات ژنتیکی مشخص کرده اند که کواگا یک گونه ی مستقل نبوده بلکه از نژاد گورخر انشعاب یافته. 3. تای لاسین : ببر تاسمانی ( انقراض : از سال 1936 میلادی ) تای لاسین بزرگترین جانور گوشت خوار کیسه دار در دوران مدرن بود. این جانور بومی استرالیا و گینه نو بود و تصور می شود که در قرن بیستم منقرض شد. در نزد عموم به نام ببر تاسمانی ( به خاطر پشت راه راه) و همچنین گرگ تاسمانی و در محاوره به نام ببر تاسی یا تازی شناخته شده است. او آخرین گونه از نژاد خود بود. تای لاسین در سرزمین اصلی خود استرالیا، هزاران سال قبل از اینکه اروپاییان در آن قاره مستقر شوند منقرض شده بود؛ اما در جزیره ی تاسمانیا زنده مانده بود. شکار گسترده و پاداش برای آن دلیل اصلی انقراض آن بوده اما بیماری، آمدن سگ ها و تجاوز انسان به زیست گاه آنها می تواند از جمله سایر عوامل موءثر باشد. با وجود اینکه این حیوان رسماً به عنوان منقرض معرفی شده اما هنوز گزارش می شود که دیده شده. 4. گاو دریایی استلر : جانور بی دفاع ( انقراض : از سال 1768 میلادی ) این حیوان که قبلاً در سواحل آسیاتیک دریای حاشیه ی اقیانوس آرام، از ژاپن تا کالیفرنیا پیدا شده بود، درسال 1741 توسط طبیعت شناس جورج استلر کشف شد. گاو دریایی تا حدود 8 متر رشد می کرد و حدوداً 3 تن وزن داشت. بسیار بزرگتر از نهنگ های کوچک دریایی بود و تقریباً شبیه یک خوک آبی بسیار بزرگ با دست هایی تنومند و دمی شبیه نهنگ بود. بر اساس گفته های استلر ” این حیوان هرگز به ساحل نمی آید و همیشه درون آب زندگی می کند. پوست بدنش مثل درخت بلوط سیاه و ضخیم است. سرش در مقایسه با بدن کوچک است ، دندان ندارد ولی به جای آن دو استخوان سفید تخت یکی در بالا و یکی در پایین دارد.” با توجه به سرعتی که آخرین گروه آنها از بین رفت، احتمالاً ورود انسان ها به منطقه دلیل انقراض این حیوان بوده است. هنوز هم گزارش های پراکنده ای از دیده شدن یک حیوان گاو شکل دریایی در دریاهای حاشیه ی اقیانوس آرام و گرینلند وجود دارد، بنابراین احتمال دارد که هنوز گروه کوچکی از این حیوان وجود داشته باشند ولی این مسأله هنوز ثابت نشده است. 5. گوزن ایرلندی : بزرگترین گوزنی که تا به حال وجود داشته ( انقراض : حدود 7700 سال قبل ) اِلک ایرلندی یا گوزن بزرگ، در اوراسیا از ایرلند تا شرق دریاچه ی بایکال می زیست. عمر جدید ترین بقایای به دست آمده از این حیوان تا 7700 سال پیش تخمین زده می شود. این حیوان به خاطر اندازه ی بسیار بزرگش ( حدود 2.1متر ارتفاع تا شانه ) و به ویژه بخاطر داشتن بزرگترین شاخ ها معروف است (حداکثر 3?65 متر پهنای شاخ ها و حدود 40 کیلو وزن آنها بوده است ). بحث در مورد دلیل انقراض آنها بیشتر بر روی اندازه ی شاخ هایشان متمرکز است. برخی معتقدند شکار بوسیله ی انسان عامل اصلی انقراض گوزن ایرلندی است همان طور که در مورد بسیاری از بزرگ جانداران ماقبل تاریخ صحت دارد؛ اما این فرضیه نیز وجود دارد که اندازه ی بسیار بزرگ شاخ ها باعث محدودیت حرکتی نرها در مناطق جنگلی می شد یا اینکه در هر صورت این شاخ ها به درستی با محیط تطابق نیافتند. در هر صورت، شواهد شکار بی رویه مبهم است وگوزن ایرلندی به عنوان موجودی که در پهنای یک قاره زندگی می کرده می توانسته همراه با انسان تکامل بیابد و با حضور انسان ها خو بگیرد. 6. ببر مازندران : سومین گونه ی بزرگ در جهان ( انقراض : از سال 1970 میلادی ) ببر مازندران یا ببر ایرانی غربی ترین زیر گونه ی ببر است که در ایران، عراق، افغانستان، ترکیه، مغولستان، قزاقستان، قفقاز، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان پیدا می شد تا اینکه ظاهراً در دهه ی 1970 میلادی منقرض شد. ببر خزری سومین ببر بزرگ جهان از بین تمام گونه های شناخته شده ی ببرها بود. بدن این زیرگونه بسیار ستبر و کشیده بود با پاهایی قوی، پنجه هایی پهن و بزرگ و چنگالهایی بلند. گوش های این حیوان کوتاه و کوچک بودند و بر روی نوک آنها مویی وجود نداشت. روی گونه ها پوشیده از مو بود و موی بقیه جاهای بدن بلند و ضخیم بود. رنگ این حیوان شبیه ببر بنگال بود. جنس نر این حیوان بسیار بزرگ بود و بین 169 تا 240 کیلو وزن داشت. جنس ماده چندان بزرگ نبود و حدود 85 تا 135 کیلوگرم وزن داشت. هنوز هم گاهی ادعا می شود که این ببر دیده شده است. 7. اروچس : نوعی گاو بسیار بزرگ ( انقراض : از سال 1627 میلادی ) یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی اروپا اروچس یا اروس نوعی گاو بسیار بزرگ بودند که ابتدا درحدود دو ملیون سال قبل در هندوستان به وجود آمدند و سپس به خاور میانه، آسیا و حدود 250000 سال پیش به اروپا رسیدند. در قرن 13 میلادی محدوده ی این حیوان به لهستان ، لیتوانی ، مولداوی، ترانسیلوانیا و پروس شرقی رسید. حق شکار حیوانات بزرگ بر روی هر ملکی محدود به اشراف و به تدریج خانواده سلطنتی بود. همچنان که جمعیت اروچس کاهش یافته است ، شکار متوقف شد اما دادگاه سلطنتی هنوزبه شکار بان هایی احتیاج داشت تا زمین های باز برای چریدن حیوان وجود داشته باشد. این شکار بان ها درازای خدمات خود از پرداخت مالیات معاف بودند وشکار غیر قانونی حیوان حکم اعدام داشت. در سال 1564 شکار بان ها می دانستند که بر اساس آمار سلطنتی تنها 38 حیوان باقی مانده است. آخرین اروچس که ماده بود در سال 1627 در جنگلی در لهستان درگذشت. جمجمه ی این حیوان هم اکنون درشهر استکهلم سوئد است. 8.ماهی گیرک بزرگ : بزرگترین پرنده در نوع خود ( انقراض : از سال 1844 میلادی ) ماهی گیرک بزرگ تنها گونه از خانواده ی ماهی گیرک های غیر پرنده ی بزرگ اقیانوس اطلس است که تا زمان های اخیر زنده مانده بود، اما امروزه منقرض است. این جانور همچنین به نام پنگوئن نیز معروف بوده است. ماهی گیرک غیر پرنده ی بزرگ با قدی حدود 30 تا 34 سانتی متر و وزنی حدود 5 کیلوگرم در دسته های بسیار در جزیره های شرق کانادا، گرین لند، ایسلند، نروژ، ایرلند و بریتانیا پیدا می شد. اما نهایتاً در اثر شکار بی رویه منقرض شد. بقایای یافته شده در فلوریدا مشخص کرده اند که تا قرن 14 میلادی این پرنده ها گاهی با توجه به خطرات موجود، در زمستان به سرزمین های جنوبی می رفتند. 9. شیر غار : یکی از بزرگترین شیر هایی که تا به حال وجود داشته است ( انقراض : 2000 سال قبل ) بر اساس یافته ها از فسیل جانور و نقاشی های ماقبل تاریخ، شیر غار که به عنوان شیر غار اروپایی یا اوراسیایی هم شناخته شده است، گونه ای منقرض شده از شیر است. این گونه بسیار بزرگ بوده است. بلندی قد یک شیر نر بالغ که بقایای آن در سال 1985 درآلمان پیدا شد تا شانه 1?2 متر و طول بدنش بدون احتساب دم 2?1 متر بود یعنی حدوداً 5 تا 10 درصد بزرگ تر از شیر های امروزی. احتمالاً حدود 10000 سال پیش و در دوره ی یخبندان منقرض شده ، البته نشانه هایی نیز وجود دارد که تا 2000 سال پیش هم در بالکان وجود داشته است. 10. دودو : نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده ( انقراض : از اواخر قرن 17 میلادی ) دودو یک مرغ غیر پرنده بود که در جزیره ی موریتانی زندگی می کرد. قد این پرنده که از خانواده ی کبوتران بود به حدود یک متر می رسید، از میوه ها تغذیه می کرد و لانه ی خود را روی زمین می ساخت. دودو از نیمه یا اواخر قرن 17 میلادی منقرض شده است. معمولاً از آن به عنوان نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده استفاده می شود چون انقراض آن در زمان تاریخ مدون بشر اتفاق افتاد و مستقیماً ناشی از فعالیت های انسانی بود. صفت ” مرده مثل دودو” یعنی صد درصد مرده. و جمله ی ” راه دودو را رفتن” یعنی منقرض یا منسوخ شدن یا تبدیل شدن به چیزی از گذشته. 1. تیرانوزاروس رکس
( انقراض : 65 ملیون سال قبل )
 

تیرانوزاروس رکس یکی از بزرگترین جانوران گوشت خوار است که تا به حال روی زمین زندگی کرده است. بلندی این حیوان ( از سر تا دم ) به بیش از 13 متر و قد آن به 5 متر می رسید و احتمالاً حدود 7 تن هم وزن داشته است. تیرانوزاروس هم مانند سایر دایناسورهای هم خانواده ی خود حیوان گوشت خواری بود که بر روی دو پا راه می رفت با جمجمه ای بسیار بزرگ که تعادل آن را به کمک دمی بسیار بلند و سنگین حفظ می کرد. در مقایسه با پاهای بلند و بسیار قوی عقبی، پا های جلویی این حیوان بسیار کوچک بودند و تنها دو انگشت داشتند.

فسیل تی رکس در شمال آمریکا و در صخره هایی که در اواخر دوره ی کرتاسه تشکیل شده اند، پیدا شده یعنی بین 65?5 تا 68?5 ملیون سال پیش. این حیوان یکی از آخرین دایناسورهایی است که قبل از انقراض دوران سوم کرتاسه وجود داشته است. بیش از 30 گونه ی مختلف تی رکس شناسایی شده که بعضی از آنها اسکلت های نسبتاً کاملی داشته اند. برخی محققان علاوه بر اسکلت، بافت نرم هم یافته اند. فراوانی مواد فسیلی به محققان امکان داده است تحقیقات قابل توجهی در بسیاری از جنبه های زیست شناسی این حیوان، از جمله تاریخچه ی زندگی وبیو مکانیک آن انجام دهند.

2. کواگا : نیمی گورخر نیمی اسب
( انقراض : از سال 1883 میلادی )

کواگا، یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی آفریقا یی، از زیر گونه های گورخر دشت های آفریقا بود که زمانی به تعداد زیاد در ایالت کیپ و بخش های جنوبی ایالت آزاد ارنج در آفریقا یافت می شد. این حیوان به خاطر داشتن خط های مشخص، تنها در نیمه ی جلویی بدن ، از سایر گورخر ها قابل تمایز بود. در قسمت میانی، راه های روی بدن حیوان محو می شدند و راه های تیره تر پهن تر می شدند و نهایتاً قسمت عقبی بدن حیوان قهوه ای ساده بود. اسم این حیوان یک کلمه ی قبیله ای آفریقایی به معنی گورخر است. این اسم نوعی نام آوا است چون گفته می شود که شبیه صدای کواگا است.

این حیوان در اصل به عنوان یک گونه ی مستقل به نام اکواس کاگا در سال 1788 طبقه بندی شده بود. در طول 50 سال بعد از آن گورخر های بسیاری توسط طبیعت شناسان وسیاحان معرفی شدند. به خاطر تنوع زیادی که در طرح پوست این حیوان وجود دارد ( هیچ گورخری شبیه دیگری نیست ) دانشمندان طبقه بندی با تعداد زیادی از گونه های مختلف مواجه شدند و هیچ راهی هم وجود نداشت که مشخص کند کدام یک گونه ی اصلی ، کدام زیر گونه و کدام گونه های مختلف طبیعی هستند. بسیار پیش از اینکه این سردرگمی حل شود، کواگا تا بخاطر گوشت، پوست و خوراک ذخیره در انبارهای خانگی ، تا حد انقراض شکار شده بود. احتمالاً آخرین کواگای آزاد تا اواخر دهه ی 1870 شکار شده بود و آخرین نمونه در اسارت در تاریخ 12 اگست 1883 در موزه ی آرتیس مجیسترا در شهر آمستردام درگذشت. کواگا اولین موجود منقرض شده ای بود که بر روی DNA او آزمایش انجام شد. آخرین تحقیقات ژنتیکی مشخص کرده اند که کواگا یک گونه ی مستقل نبوده بلکه از نژاد گورخر انشعاب یافته.

3. تای لاسین : ببر تاسمانی
( انقراض : از سال 1936 میلادی )

تای لاسین بزرگترین جانور گوشت خوار کیسه دار در دوران مدرن بود. این جانور بومی استرالیا و گینه نو بود و تصور می شود که در قرن بیستم منقرض شد. در نزد عموم به نام ببر تاسمانی ( به خاطر پشت راه راه) و همچنین گرگ تاسمانی و در محاوره به نام ببر تاسی یا تازی شناخته شده است. او آخرین گونه از نژاد خود بود.

تای لاسین در سرزمین اصلی خود استرالیا، هزاران سال قبل از اینکه اروپاییان در آن قاره مستقر شوند منقرض شده بود؛ اما در جزیره ی تاسمانیا زنده مانده بود. شکار گسترده و پاداش برای آن دلیل اصلی انقراض آن بوده اما بیماری، آمدن سگ ها و تجاوز انسان به زیست گاه آنها می تواند از جمله سایر عوامل موءثر باشد. با وجود اینکه این حیوان رسماً به عنوان منقرض معرفی شده اما هنوز گزارش می شود که دیده شده.

4. گاو دریایی استلر : جانور بی دفاع
( انقراض : از سال 1768 میلادی )

این حیوان که قبلاً در سواحل آسیاتیک دریای حاشیه ی اقیانوس آرام، از ژاپن تا کالیفرنیا پیدا شده بود، درسال 1741 توسط طبیعت شناس جورج استلر کشف شد. گاو دریایی تا حدود 8 متر رشد می کرد و حدوداً 3 تن وزن داشت. بسیار بزرگتر از نهنگ های کوچک دریایی بود و تقریباً شبیه یک خوک آبی بسیار بزرگ با دست هایی تنومند و دمی شبیه نهنگ بود. بر اساس گفته های استلر ” این حیوان هرگز به ساحل نمی آید و همیشه درون آب زندگی می کند. پوست بدنش مثل درخت بلوط سیاه و ضخیم است. سرش در مقایسه با بدن کوچک است ، دندان ندارد ولی به جای آن دو استخوان سفید تخت یکی در بالا و یکی در پایین دارد.” با توجه به سرعتی که آخرین گروه آنها از بین رفت، احتمالاً ورود انسان ها به منطقه دلیل انقراض این حیوان بوده است. هنوز هم گزارش های پراکنده ای از دیده شدن یک حیوان گاو شکل دریایی در دریاهای حاشیه ی اقیانوس آرام و گرینلند وجود دارد، بنابراین احتمال دارد که هنوز گروه کوچکی از این حیوان وجود داشته باشند ولی این مسأله هنوز ثابت نشده است.

5. گوزن ایرلندی : بزرگترین گوزنی که تا به حال وجود داشته
( انقراض : حدود 7700 سال قبل )

اِلک ایرلندی یا گوزن بزرگ، در اوراسیا از ایرلند تا شرق دریاچه ی بایکال می زیست. عمر جدید ترین بقایای به دست آمده از این حیوان تا 7700 سال پیش تخمین زده می شود. این حیوان به خاطر اندازه ی بسیار بزرگش ( حدود 2.1متر ارتفاع تا شانه ) و به ویژه بخاطر داشتن بزرگترین شاخ ها معروف است (حداکثر 3?65 متر پهنای شاخ ها و حدود 40 کیلو وزن آنها بوده است ).

بحث در مورد دلیل انقراض آنها بیشتر بر روی اندازه ی شاخ هایشان متمرکز است. برخی معتقدند شکار بوسیله ی انسان عامل اصلی انقراض گوزن ایرلندی است همان طور که در مورد بسیاری از بزرگ جانداران ماقبل تاریخ صحت دارد؛ اما این فرضیه نیز وجود دارد که اندازه ی بسیار بزرگ شاخ ها باعث محدودیت حرکتی نرها در مناطق جنگلی می شد یا اینکه در هر صورت این شاخ ها به درستی با محیط تطابق نیافتند. در هر صورت، شواهد شکار بی رویه مبهم است وگوزن ایرلندی به عنوان موجودی که در پهنای یک قاره زندگی می کرده می توانسته همراه با انسان تکامل بیابد و با حضور انسان ها خو بگیرد.

6. ببر مازندران : سومین گونه ی بزرگ در جهان
( انقراض : از سال 1970 میلادی )

ببر مازندران یا ببر ایرانی غربی ترین زیر گونه ی ببر است که در ایران، عراق، افغانستان، ترکیه، مغولستان، قزاقستان، قفقاز، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان پیدا می شد تا اینکه ظاهراً در دهه ی 1970 میلادی منقرض شد. ببر خزری سومین ببر بزرگ جهان از بین تمام گونه های شناخته شده ی ببرها بود.

بدن این زیرگونه بسیار ستبر و کشیده بود با پاهایی قوی، پنجه هایی پهن و بزرگ و چنگالهایی بلند. گوش های این حیوان کوتاه و کوچک بودند و بر روی نوک آنها مویی وجود نداشت. روی گونه ها پوشیده از مو بود و موی بقیه جاهای بدن بلند و ضخیم بود. رنگ این حیوان شبیه ببر بنگال بود. جنس نر این حیوان بسیار بزرگ بود و بین 169 تا 240 کیلو وزن داشت. جنس ماده چندان بزرگ نبود و حدود 85 تا 135 کیلوگرم وزن داشت. هنوز هم گاهی ادعا می شود که این ببر دیده شده است.

7. اروچس : نوعی گاو بسیار بزرگ
( انقراض : از سال 1627 میلادی )

یکی از مشهور ترین حیوانات منقرض شده ی اروپا اروچس یا اروس نوعی گاو بسیار بزرگ بودند که ابتدا درحدود دو ملیون سال قبل در هندوستان به وجود آمدند و سپس به خاور میانه، آسیا و حدود 250000 سال پیش به اروپا رسیدند.

در قرن 13 میلادی محدوده ی این حیوان به لهستان ، لیتوانی ، مولداوی، ترانسیلوانیا و پروس شرقی رسید. حق شکار حیوانات بزرگ بر روی هر ملکی محدود به اشراف و به تدریج خانواده سلطنتی بود. همچنان که جمعیت اروچس کاهش یافته است ، شکار متوقف شد اما دادگاه سلطنتی هنوزبه شکار بان هایی احتیاج داشت تا زمین های باز برای چریدن حیوان وجود داشته باشد. این شکار بان ها درازای خدمات خود از پرداخت مالیات معاف بودند وشکار غیر قانونی حیوان حکم اعدام داشت. در سال 1564 شکار بان ها می دانستند که بر اساس آمار سلطنتی تنها 38 حیوان باقی مانده است. آخرین اروچس که ماده بود در سال 1627 در جنگلی در لهستان درگذشت. جمجمه ی این حیوان هم اکنون درشهر استکهلم سوئد است.

8.ماهی گیرک بزرگ : بزرگترین پرنده در نوع خود
( انقراض : از سال 1844 میلادی )

ماهی گیرک بزرگ تنها گونه از خانواده ی ماهی گیرک های غیر پرنده ی بزرگ اقیانوس اطلس است که تا زمان های اخیر زنده مانده بود، اما امروزه منقرض است. این جانور همچنین به نام پنگوئن نیز معروف بوده است.

ماهی گیرک غیر پرنده ی بزرگ با قدی حدود 30 تا 34 سانتی متر و وزنی حدود 5 کیلوگرم در دسته های بسیار در جزیره های شرق کانادا، گرین لند، ایسلند، نروژ، ایرلند و بریتانیا پیدا می شد. اما نهایتاً در اثر شکار بی رویه منقرض شد. بقایای یافته شده در فلوریدا مشخص کرده اند که تا قرن 14 میلادی این پرنده ها گاهی با توجه به خطرات موجود، در زمستان به سرزمین های جنوبی می رفتند.

9. شیر غار : یکی از بزرگترین شیر هایی که تا به حال وجود داشته است
( انقراض : 2000 سال قبل )

بر اساس یافته ها از فسیل جانور و نقاشی های ماقبل تاریخ، شیر غار که به عنوان شیر غار اروپایی یا اوراسیایی هم شناخته شده است، گونه ای منقرض شده از شیر است. این گونه بسیار بزرگ بوده است. بلندی قد یک شیر نر بالغ که بقایای آن در سال 1985 درآلمان پیدا شد تا شانه 1?2 متر و طول بدنش بدون احتساب دم 2?1 متر بود یعنی حدوداً 5 تا 10 درصد بزرگ تر از شیر های امروزی. احتمالاً حدود 10000 سال پیش و در دوره ی یخبندان منقرض شده ، البته نشانه هایی نیز وجود دارد که تا 2000 سال پیش هم در بالکان وجود داشته است.

10. دودو : نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده
( انقراض : از اواخر قرن 17 میلادی )

دودو یک مرغ غیر پرنده بود که در جزیره ی موریتانی زندگی می کرد. قد این پرنده که از خانواده ی کبوتران بود به حدود یک متر می رسید، از میوه ها تغذیه می کرد و لانه ی خود را روی زمین می ساخت. دودو از نیمه یا اواخر قرن 17 میلادی منقرض شده است. معمولاً از آن به عنوان نمونه ی اولیه از گونه های منقرض شده استفاده می شود چون انقراض آن در زمان تاریخ مدون بشر اتفاق افتاد و مستقیماً ناشی از فعالیت های انسانی بود. صفت ” مرده مثل دودو” یعنی صد درصد مرده. و جمله ی ” راه دودو را رفتن” یعنی منقرض یا منسوخ شدن یا تبدیل شدن به چیزی از گذشته.


[ جمعه 90/10/23 ] [ 9:47 عصر ] [ حسین ] [ نظر ]

پازل معماگونه عصر یخبندان زمین تکمیل می‌شود

نقش آتشفشان‌ها در انقراض‌ گونه‌های حیاتی زمین

جام جم آنلاین: غرش‌های مملو از راز و رمز زمین، در هر نقطه‌ای از زمین که آتشفشانی دیده می‌شود، هرچند سال‌ها خاموش بوده و خبری از فعالیت‌های آتشفشانی در آن دیده نمی‌شود، اما باز هم دانشمندان بیکار نمی‌نشینند و به تجزیه و تحلیل آن می‌پردازند.

 از بعد جغرافیایی و علوم زمین‌شناختی، آتشفشان‌ها از جمله عوارض مهم زمین به شمار می‌آیند که فعالیت و ساختار کلی آنها با علوم و پدیده‌های دیگری نظیر دیرینه‌شناسی در هم گره خورده است.

همواره این عقیده وجود داشته است که برخوردهای شهاب‌سنگی مهم‌ترین نقش را در انقراض نسل‌های مختلف روی زمین داشته‌اند و شاید کمتر کسی به آتشفشان‌ها به عنوان فاکتوری همپای شهاب‌سنگ‌های آسمانی فکر می‌کرده، اما تحقیقات اخیر دانشمندان نشان می‌دهد آتشفشان‌ها نقش کلیدی در تغییر و تحولات عصر یخ داشته و می‌توان از آنها به عنوان فاکتورهای تاثیرگذار در انقراض نسل‌های دوره‌های بسیار دور زمین نام برد. در حقیقت اکنون مشخص شده است که این آتشفشان‌ها بوده‌اند که مقدمات لازم برای سرد شدن زمین و آغاز عصر یخبندان را فراهم کرده‌اند، عصری که در آن بسیاری از گونه‌های حیاتی زمین از میان رفته‌اند.

450 میلیون سال از آن دوران می‌گذرد، دورانی که از آن به عصر یخ زمین یاد می‌شود، دورانی که دانشمندان از آن به عنوان یکی از جالب توجه‌ترین و در عین حال مرموز‌ترین دوره‌های زمین‌شناسی یاد می‌کنند. تحقیقات گسترده‌ای که درخصوص این دوره از حیات زمین صورت گرفته اکنون با کشفیات جدید دانشمندان وارد مرحله جدید و حساسی شده است. گروهی از محققان دانشگاه اوهایو دریافته‌اند آتشفشان‌ها در عصر یخ زمین نقش کلیدی در تغییر و تحولات و نوسانات آن دوران زمین داشته‌اند. نوسانات آب و هوایی و جغرافیایی عمدتا با انقراض نسل‌های گسترده همراه بوده است. گمانه‌زنی‌ها درباره آتشفشان‌ها و نقش آنها در دوره‌های مختلف زمین همواره برای دانشمندان جذاب بوده است. برخی حتی آنها را نخستین فاکتورهای گرمایش زمین و دلیل چنین ادعایی را انتشار مقادیر قابل توجه گاز دی‌اکسیدکربن به اتمسفر زمین عنوان می‌کنند. وقتی فعالیت عمده و همیشگی آتشفشان‌ها نیز به پایان رسید، اوضاع جوی زمین با بی‌ثباتی گسترده همراه شد که در نتیجه آن یخ‌های زمین شروع به آب شدن کردند. این یافته جالب توجه، بار دیگر اهمیت پرداختن به کربن در چرخه آب و هوایی امروز زمین را نشان می‌دهد.

تا پیش از این محققان دانشگاه اوهایو چنین نظریه‌ای را درخصوص عصر یخ زمین به پیدایش کوه‌های آپالاچ (در شرق آمریکای شمالی) مرتبط کرده بودند. همزمان با این‌که صخره‌های این کوه‌ها در معرض جریان‌های آب و هوایی قرار می‌گرفتند، واکنش‌های شیمیایی مخصوصی کربن را از اتمسفر زمین خارج می‌کردند که در نتیجه زمین با سرمایش کلی روبه‌رو شد و در نهایت حدود دوسوم تمام ‌گونه‌های حیاتی روی زمین نابود شدند. اما این تنها نیمی‌ از داستان مرموز 450 میلیون سال پیش و نقش تحولات آب و هوایی صورت گرفته در انقراض نسل‌های مختلف بوده است. اکنون محققان نیمه دیگر این داستان را ارائه می‌کنند. آتشفشان‌های غول‌پیکری که در طول بسته شدن مراحل نخستین اقیانوس اطلس شکل گرفته بودند و به اقیانوس Iapetus شهرت داشته است مقدمات لازم برای پیدایش و بالا آمدن کوه‌های آپالاچ و عصر یخ که به دنبال آن زمین را در برگرفته بود فراهم نموده بودند.

دکتر سالتزمان از دانشگاه اوهایو که در را‡س این پروژه تحقیقاتی قرار دارد، می‌گوید: مدل‌های جدیدی که در نتیجه این بررسی‌ها ‌ترسیم کرده‌ایم نشان می‌دهند آتشفشان‌های آتلانتیکی دقیقا در همان زمانی مقادیر قابل توجه کربن را روانه اتمسفر زمین می‌کردند که کوه‌های آپالاچ آنها را از اتمسفر زمین خارج می‌کردند. وی این‌گونه ادامه می‌دهد: برای تقریبا 10 میلیون سال، اوضاع جوی زمین در بن‌بست عجیبی گرفتار شده بود. اما زمانی که فوران‌های آتشفشانی با توقف ناگهانی همراه شدند، سطوح کربنی اتمسفر زمین به زیر سطحی کاهش یافتند که تا پیش از فعالیت‌های آتشفشانی وجود داشته است. در نتیجه دوران عصر یخ زمین آغاز شد.

تحقیقات اخیر دانشمندان نشان می‌دهد آتشفشان‌ها نقش کلیدی در تغییر و تحولات عصر یخ داشته و می‌تواناز آنها به عنوان فاکتورهای تاثیرگذار در انقراض نسل‌های دوره‌های بسیار دور زمین نام برد

این نخستین یافته مستند علمی ‌است که نشان می‌دهد کاهش در حجم کربن متصاعد شده از آتشفشان‌ها در‌ ترکیب با تداوم در معرض هوا قرار گرفتن کوه‌های آپالاچ موجب شکل‌گیری دوران مرموز زمین‌شناسی اوردوویشن (بخش دوم دوران پالئوزوئیک) و انقراض نسل مربوط به آن شده است.

اکنون و با تکیه بر چنین اطلاعاتی، دانشمندان تصور کلی از آنچه در این فرآیند روی داده است را ‌ترسیم می‌کنند: 460 میلیون سال پیش و در دوران زمین‌شناسی اوردوویشن آتشفشان‌های حاشیه منطقه‌ای از جهان که اکنون به آن اقیانوس اطلس گفته می‌شود، مقادیر عظیمی‌ از دی‌‌اکسید کربن را راهی اتمسفر زمین می‌کردند که در نتیجه زمین به «خانه‌ای داغ» تبدیل شده بود. در ادامه گدازه‌های آتشفشانی این کوه‌های آتشفشانی با منطقه آمریکای شمالی برخورد کرده که این برخورد عظیم به شکل‌گیری کوه‌های آپلاچ منجر می‌شود.

باران‌های اسیدی که غنی از دی‌اکسید کربن بوده‌اند بر سطح صخره‌های تازه شکل گرفته کوه‌های آپالاچ برخورد کرده و آنها را از هم پاشیدند. از سوی دیگر واکنش‌های شیمیایی نیز ذرات کربن را در رسوبات شکل گرفته به دام می‌انداختند که خود آبسنگ‌ها یا صخره‌های زیر آبی را در سطح وسیعی از بستری تشکیل می‌دادند که سراسر آمریکای شمالی را می‌پوشاندند.

برای 10 میلیون سال کوه‌های آتشفشانی کاری جز افزودن کربن به اتمسفر زمین نداشته‌اند و این در حالی بوده است که کوه‌های آپالاچ آنها را از اتمسفر خارج می‌کرده‌اند. بنابراین وضعیت «زمین داغ» برای مدت‌های بسیار طولانی حالتی پایدار داشته است. بتدریج حیات در اقیانوس‌های گرم شکل می‌گیرد، حیاتی که از آن جمله می‌توان به گونه‌های فراوانی از ‌تریلوبیت‌ها (رده Trilobita از بندپایان منقرض شده) و بازوپاها (از شاخه بازوپایان)Brachiopoda اشاره کرد.

در ادامه حدود 450 میلیون سال پیش فوران‌های آتشفشانی متوقف می‌شود، اما کوه‌های آپالاچ همچنان در معرض اوضاع جوی و آب و هوایی زمین قرار دارند و نقش غیرقابل انکار خود در کاهش سطوح کربنی اتمسفر را ادامه می‌دهند. در نتیجه این فرآیند زمین از وضعیت زمین داغ خارج و وارد مرحله عصر یخبندان می‌شود. تا 445 میلیون سال پیش توده‌های یخ قطب جنوب زمین را در نوک ابرقاره Gondwana پوشانده بودند. (که البته نهایتا ابرقاره Gondwana از هم پاشیده شده و قاره‌های نیم‌کره جنوبی زمین تشکیل می‌شود.) در خلال این دوران بوده است که دوسوم از تمام ‌گونه‌های زمین منقرض می‌شوند.

البته تا پیش از آغاز این تحقیقات، محققان دانشگاه اوهایو از این نکته آگاه بوده‌اند که آب و هوای زمین باید در پایان دوران زمین‌شناسی اوردوویشن با تغییرات قابل توجهی روبه‌رو شده باشد، اما هیچ‌گاه دقیقا تصور نمی‌کردند آتشفشان‌ها نقش کلیدی در این میان داشته‌اند. آنها حتی چنین تصور و پیش‌بینی قبلی را نیز نداشته‌اند اما زمانی که قطعات مختلف این پازل گیج‌کننده در کنار یکدیگر قرار گرفتند، چنین داستانی شکل گرفت.


[ جمعه 90/10/23 ] [ 9:45 عصر ] [ حسین ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ
لینک های مفید
آرشیو مطالب
امکانات وب
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


دریافت کد بازی آنلاین تصادفی